فهرست مطالب
اینها برخی از رایج ترین لبخندها و معنای واقعی آنها هستند.
همچنین ببینید: ▷ بیدار شدن در ساعت 4 صبح برای روح گرایی چه معنایی دارد؟مغز انسان توانایی تشخیص لبخند در فاصله بیش از 91 متر را دارد (تقریباً طول یک زمین فوتبال حرفه ای).
دلیل اینکه مغز این ویژگی را دارد نیاز به شناسایی دوست و تمایز از دشمن است.
به دلیل پیچیدگی حالات چهره انسان لبخند علاوه بر نشان دادن شخصیتی دوستانه، می تواند بیش از هزاران کلمه را بیان کند.
طبق گفته عصب شناس قرن نوزدهم، دوشن دو بولون، چندین نوع لبخند وجود دارد که اینها عبارتند از برخی از محبوب ترین .
1. لبخند لب های بسته
این لبخند مورد علاقه سیاستمداران است. این لبخند نشان می دهد که کسی که لبخند می زند اطلاعات خاصی دارد که به اشتراک گذاشته نخواهد شد.
اگرچه شناسایی آن بسیار آسان است، اما تقریباً هرگز رمزگشایی نمی شود. این به معنای نگرش یا احساس خاصی نیست، بنابراین دشوار است که بدانیم او چه فکر یا احساسی دارد.
2. لبخند کج
این نوع لبخند حاکی از ناراحتی خاصی است. وقتی شخصی به دیگری اینگونه لبخند می زند، یکی از گوشه های لب او به سمت بالا متمایل می شود. اگر این حالت لبخند است، بهترین چیز هنوز در راه است.
از طرف دیگر، اگر یکی از گوشه ها به سمت پایین متمایل شود، آنچه در آینده خواهد آمد چندان خوب نیست.
3. لبخنداجباری
اینها همان لبخندهایی هستند که باید در دقیق ترین لحظات استفاده شوند و با این حال شما حوصله استفاده واقعی از آنها را ندارید.
همچنین ببینید: ▷ 850 کلمه Zهرگاه از این لبخند استفاده می شود، یک عامل حیله گر وجود دارد: چشم ها، زیرا معمولاً بسیار سرد و بدون احساس هستند.
4. لبخند واقعی
این لبخندها پهن ترین هستند، آنهایی که به خطوط چشم می رسند. نماد شادی ناب است، مسری است، هارمونی ساطع می کند و همه را مسحور می کند.
5. لبخند معاشوقه
این لبخند مرموز، بیهوده و معمولا پر از انرژی جنسی است. می توان از آن برای جلب توجه دیگران یا به عنوان راهی برای ایجاد انتظارات عاشقانه یا جنسی استفاده کرد.
لپ ها را می توان لیسید یا گاز گرفت تا جذابیت فردی که لبخند می زند افزایش یابد.
اینها عبارتند از: فقط برخی از رایج ترین لبخندهایی است که به صورت روزانه یا در فیلم ها می بینیم، و اگرچه معمولاً معنایی کم و بیش قطعی دارند، اما هنوز هم می توان آنها را در موقعیت های مختلف برای انتقال احساسات کاملاً متفاوت از حد معمول به کار برد.