همیشه حفظ شادی و انتقال آن به مردم آسان نیست، برخی از لحظات ما واقعاً غمگین می شویم و این تنها چیزی است که می توانیم بیان کنیم.
اگر شما در چنین لحظه ای سپری می کنید، پس چند متن که ما به اینجا آورده ایم می تواند با شما مطابقت داشته باشد. ببینید و به اشتراک بگذارید!
همچنین ببینید: ▷ 10 دعا برای جذب شانس (واقعا کار می کند)غم و اندوه یک انتخاب نیست، احساسی است که از دل نشأت میگیرد و ما نمیتوانیم کاری علیه آن انجام دهیم، فقط آن را احساس کنید و منتظر بمانید تا بگذرد. امروز چنین احساسی دارم، باید غم را بپذیرم و بگذارم در درونم جاری شود. چاره دیگری وجود ندارد، به نظر می رسد غمگین بودن اکنون سرنوشت من است.
زندگی همیشه عادلانه نیست، همیشه به ما اجازه انتخاب نمی دهد، به سادگی ما را از گلویمان هل می دهد وقایعی که ما را آزار می دهند و آزارمان می دهند. . دردی که احساس می کنم بسیار زیاد است، غمی که در سینه ام نمی گنجد از چشمانم جاری می شود. امیدوارم این یک روز بگذرد، امیدوارم همه چیز به سمت بهتر شدن تغییر کند، اما امروز واقعاً می خواهم در گوشه خودم بمانم و منتظر بمانم تا بگذرد.
حقیقت این است که مردم به آن اهمیت نمی دهند. شما، آنها آنچه را که فکر می کنند باید بگویند، حرف هایشان را خرد نمی کنند، در انتقاد کوتاهی نمی کنند، آنها عاشق شایعه پراکنی هستند. آنها اهمیتی نمی دهند که چقدر به شما آسیب می زند، برای آنها مهم نیست که چگونه روی شما تأثیر می گذارد. غم و اندوه نتیجه غفلت است. و امروز واقعاً نمی توانم بر این ناراحتی غلبه کنم.
لحظاتی در زندگی وجود دارد کهآنها فقط در حافظه باقی می مانند و هر چقدر هم که خوب باشند، کنترل غم در هنگام یادآوری آنها غیرممکن است. امروز روزی است برای زنده کردن خاطراتی که قلبم را از هم پاشیدند، از هم پاشیدند، طوری روی من تاثیر گذاشتند که نمی دانم چگونه کنترلش کنم. امروز روز غمگینی است و بس.
هیچ چیزی که شما می گویید نمی تواند زخم های یک قلب غمگین را التیام بخشد. کسی که رنج می کشد با نصیحت شما ناگهان شفا نمی یابد. کسی که رنج می کشد به عشق، محبت، همراهی نیاز دارد، کسی که با هم می ماند، موج را نگه می دارد، کسی که انتقاد نمی کند، فقط تا آخر راه باشد. درک کنید، غم و اندوه با نصیحت شما خوب نمی شود، اما نگرش شما می تواند تغییرات زیادی در زندگی یک نفر ایجاد کند.
غم یعنی نگاه کردن به گذشته، دیدن هر اتفاقی که افتاده و دانستن اینکه هیچ چیز بر نمی گردد، شادی چیزی نیست. دائمی، که می آید و می رود، که زندگی همچنان بر ما سخت خواهد بود. غلبه بر امروز آسان نیست، کی میداند فردا این غم از بین نمیرود.
ناامیدی بدترین زخمی است که یک قلب میتواند تحمل کند. آرام آرام می کشد. توقعات مردم را یکی یکی از بین می برد، هر چیزی که رنگارنگ است رنگش را از دست می دهد، شادی را معنا می کند، به نظر می رسد که حتی عشق هم ارزشش را ندارد. امروز ناامیدی مرا گرفت و واقعا چاره ای جز پذیرش این غم ندارم. قلبم گریه می کند.
وقتی روح غمگین است جلوی اشک را نمی گیرد. برای همین گریه می کنممن مثل بچه ای که در دنیا گم شده گریه می کنم. دیگر امیدی نمی بینم، هیچ راهی برای رهایی نمی بینم، امروز تنها چیزی که می خواهم این است که گریه کنم و آرزو کنم که روزی فقط یک خاطره باشد.
غم هایی هستند که بسیار عمیق هستند. که حتی زمان هم قادر به درمان نیست. من آنها را به خوبی می شناسم، می دانم که چون در اعماق این سینه اندوهی را نگه می دارم که می دانم هرگز نمی توانم آن ها را رها کنم، زخم های روحی هستند، زخم هایی که هر از گاهی خون می آید تا برایم خاطره بیاورند. از زمان درد و رنج، رنج و ناامیدی. اوه ای کاش روزی چیز دیگری را می فهمیدم.
احساس غمگینی و تنهایی می کنم. شاید سخت ترین چیزی که می توان با آن روبرو شد، این است که بدانید وقتی واقعاً به آن نیاز دارید، هیچ کس کنار شما نیست. دانستن اینکه هیچ کس اهمیتی نمی دهد، شما فقط تفاوتی ایجاد نمی کنید. این مثل چاقویی که روی قلب گیر کرده درد می کند.
غم امروز زودگذر نیست، اینجاست که بماند. او گفت که عجله ای ندارد، که قرار است مدتی را در اینجا بگذارد، که من هنوز باید چیزهای زیادی یاد بگیرم، به خصوص اینکه به خاطر نگرش افرادی که به من اهمیتی نمی دهند، اینقدر صدمه نبینم. امروز، فردا، پس فردا کی میداند، بهترین راه این است که بپذیریم و منتظر بمانیم تا این اتفاق بیفتد.
بعضیها به سادگی نمیدانند نگرشهایشان چقدر دردناک است و غم و اندوه ایجاد میکنند. اینها فکر می کنند ما قوی هستیم، مثل آنها، حساسیت هیچکس را نمی سنجند، همدلی ندارند. چه منآنچه باقی می ماند این اندوه است، غم از این که می دانم سرنوشت چنین آدم های ظالمی را سر راه من قرار داده است و برای غلبه بر همه اینها قدرت لازم است. قدرتی که حتی نمی دانم دارم یا نه.
غم انگیز است که به افرادی که آنقدر به آنها اعتماد دارید نگاه می کنید و می دانید که آنها کوچکترین توجهی به شما ندارند. زندگی واقعاً یک بازی برد- باخت است و به نظر می رسد که من دوباره باختم. چیزی که باقی می ماند غم و اندوه است.
آنچه مرا غمگین تر می کند این است که به زندگی خود نگاه کنم و ببینم چند نفر می توانند به من کمک کنند، اما ترجیح می دهند حتی بیشتر مرا ناامید کنند. به هیچکس اعتماد نکن اگر کسی را می خواهید که بتوانید به او اعتماد کنید، پس به خودتان اعتماد کنید، و بس.
همچنین ببینید: 20 پیام ماه آگوست پر از انگیزههیچ وقت برای غلبه بر غم دیر نیست، همه چیز در این زندگی زودگذر است. میدونم الان درد داره، سخته، انگار هیچوقت نمیگذره، اما بارها برش غلبه کردم، الان به غم نمیبازم.
شاد بودن بهتر از غمگین بودن، بله بله اما این کار آسانی نیست و حتی یک انتخاب هم نیست. زندگی در زمانی که انتظارش را ندارید غافلگیرتان می کند و غمی را برایتان به ارمغان می آورد که روی آن حساب نکرده اید. آینده آنقدر نامشخص است که دردناک است. آیا این غم هرگز از بین خواهد رفت؟
غم در زد و وارد شد، اکنون اینجاست و تنها شرکت من است. راستش من نمی دانم با او چه کنم.